تبلیغات | X | |
ما کارگردان مطرح سینما آرنوفسکی را به خاطر فیلم های مطرحی همچون مرثیه ای برای یک رویا و قوی سیاه می شناسیم. اما فیلم تازه این کارگردان سرشناس شاید همگان را متعجب کرده است. احساسات متنوع مخاطبان و منتقدان باعث شده است تا در این مقاله اقدام به بررسی این فیلم نماییم.
آرنوفسکی در این ساخته خود که در سال 2017 اکران گردید از بازیگران مطرحی همچون جنیفر لورنس و خاویر باردام بهره برده است و حضور همین بازیگران توانمند نمایانگر جذابیت و اهمیت این اثر است. بازی فوق العاده جنیفر لورنس در نقش مادر را شاید بتوان یکی از نقاط قوت فیلم دانست که به شکلی عالی تمامی احساسات این فیلم را به نمایش گذاشته است.
در ادامه مطلب به بررسی بیشتر این اثر خواهیم پرداخت، اما در نظر داشته باشید که خطر لوس شدن داستان فیلم در ادامه وجود دارد.
از نام فیلم این طور به نظر می رسد که ما درباره یک مادر صحبت می کنیم، شروع فیلم نیز زوجی را به نمایش میگذارد که به نظر دارای مشترکات و تفاوت هایی هستند. اما از همان ابتدا حسی به مخاطب منتقل می شود که نقش مادر موجودی وابسته است و در نبود "او" احساس خطر و ناتوانی می کند.
با پیش رفتن فیلم نیز اطلاعات ارائه شده بسیار گنگ هستند. به صورت ناگهانی آدام به مهمانی خانه این زوج می آیند و از آنجاست که فیلم ریتمی تند و تیز پیدا می کند. در تمامی لحاظات شما همسو با مادر احساس خشم و درماندگی را در تک تک زمان ها احساس می کنید و به طرز عجیبی از "او" احساس نامیدی خواهید داشت زیرا در اوقات حساس همراه همسر خود نیست!!!
اما قضیه از چه قرار است؟؟؟
در ادامه داستان نیز همچنان راهنمایی های کمی به ما ارائه می شود اما وقتی همسر آدام به نام ایو (حوا) به داستان اضافه می شود زمانی است که شما شروع به درک بهتر داستان خواهید نمود. 2 پسر آدام نیز به خانه مادر می آیند و در یک درگیری یکی از پسر ها آن یکی را می کشد. خون پخش شده بر روی زمین هیچ گاه پاک نمی شود!!
((خطر لوس شدن داستان))
در این لحظه است که اگر به نماد ها آشنایی داشته باشید و اندکی نیز تاریخ ادیان را بشناسید متوجه می شوید که "او" در واقع همان خداوند است. آدام همان نخستین بشر است، حوا نیز همسر آدم است. در بخشی از فیلم پهلوی آدم زخمی شده است و بعد از آن لحظه است که حوا در فیلم حضور پیدا میکند زیرا در روایات آماده است که حوا از پهلو یا دنده آدم به وجود آماده است. وقتی به این نکته پی بردید که آرنوفسکی به زیرکی در حال روایت تاریخ بشر است بر جای خود میخکوب خواهید شد.
مادر درواقع مادر طبیعت است و خانه همان زمین است و طبقات بالا درواقع بارگاه خدا هستند. در ادامه افراد زیادی به خانه می آیند، به خانه آسیب می رساند. "او" شاعر می شود و کتابی می نویسد، و از آن پس به عنوان "شاعر" شناخته می شود. کتاب مقدس می آید و مردمان بر سر آن به جنگ با یکدیگر می پردازند. از اینجا به بعد فیلم درواقع مروری بر تاریخ زمین است که مردمان خانه را ویران میکنند.
مادر بچه دار می شود و بچه به عنوان منجی شناخته می شود اما منجی نیز کشته می شود. در آن لحظه است که مادر دست از بخشیدن بر میدارد و خانه و تمام ساکنانش را به وسیله نفت نابود می کند.
پایان فیلم اما بسیار تامل برانگیز است. "او" قبل مادر را در میاورد و خلقی دوباره می کند و جهان را دوباره به وجود می آورد و فیلم با اشاره به این موضوع که دوباره آدم برای امتحان آفریده می شود به پایان می رسد.
Mother فیلمی بسیار تاثیر گذار است که شما را عمیقا به فرم فرو می برد.
اگر این فیلم را دیده اید نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.